Monday, October 18, 2004

طوفان اشک


طوفان اشک

آه در چشمان من طوفان اشک آمـــد باز
آه در دامان من طوفان ننگ آمـــــــــد باز

رنگ بدنامی سرخ ازدامان خود کردیـم دور
آه که این رنگ سرخ با نام پاک آمـــــد باز

میهن ام از دست او آسودگی یکدم نــد یــد
این دشمن دیرینه در نام دوست آمد بــــــــاز

دست از خون پاک نوجوان ناشسته ایــــم
آه که هنگام قتل کودکان امد بـــــــــــــــــاز

ای مهیا دست از دامان من بردارو بــــــــس
از دست احسان تو خون بر چشمان آمد بـــاز